هیچ

یکی از اقوامشون فوت شده منو کشون کشون تا مشهد آورده. از اینجا خاطره بدی دارم. بدترین قسمت خاطرمم مربوط میشه به حرم. حالا میخواد مجبورم کنه باهم بریم حرم.

بابا ولوم کننننن

هیچ

چت مست پارگیم آرزوست

هیچ

این خاطره رو از تو یه دست نویس خیلی قدیمی پیدا کردم. یه زمانی تو فاز نقاشی بودم اولین سیبی که کشیدمو نشون دوستم داده بودم خیلی تشویقم کرد آما...

بخشی از مکالممون:

+دمت گرم داداش. حالا از کی به عنوان مدل استفاده کردی؟

-منظورت از کی چیه؟ سیبه خب‌. مدلم سیب بوده

+این سیبه؟😐

_😐🙂

+به همین برکت فک کردم ک.ونه😐

_😊😐

از اون روز به بعد دیگه به هیچ ابزار نقاشی و طراحی دست نزدم

هنوزم باورم نمیشه که این اتفاق برام افتاده

استعدادم حیف شد

کاش حداقل نقاشیو داشتم میتونستم ببینم حق با اون بوده یا نه

قطعا حرفش از رو حسادت بوده

هیچ

تنهاییو از روی من ساختن. دورم پر آدمه که اونم مدیون شغل و دانشگاهم هستم. ادمی که تو روزای بد کنارم باشه ندارم. طوری شده که برای عشق اشتباه گذشتم دلتنگ شدم. حداقل اون روزا توهم دوست داشته شدن داشتمو فک میکردم خوشبختم

هیچ

همسایمون؟

مون؟

کدوم مون؟

هیچ

همسایمون بهم گفت بیشعور فکر کرد نشنیدم منم گفتم ممنون از لطفتون

کپ کرد

فرار کرد

احمق

سرم داره پاره میشه

هیچ

شیش سال پیش تو اوج عشق و عاشقی و دعوا با بابا کنکور دادم. تنها دلیلی که باعث میشد درس بخونم فرار کردن از زیر سایش بود. میخواستم یه شهر دیگه قبول شم و دیگه هیچ وقت نبینمش. از بخت بدم هنوز تو این شهرم هنوزم قیافشو میبینم‌. فک کنم دیگه ازش بدم نمیاد منم اگه جای اون بودم و یه پسر ناخلف گیرم میومد شاید همین کارارو میکردم

تنها چیزی که ناراحتم میکنه اینه که بعد این همه سگ دو زدن فارغ التحصیلیمو باید تنها جشن بگیرم

نه پدری نه مادری

سحرم آخر هفته دیگه میره احتمالا یکی دو ماه بمونه پیش عموش اینا که ایران نیستن. میخواد کاراشو بکنه و برای همیشه بپره

شاید رفیقامو دعوت کنم شایدم نه حالا که نزدیکام نیستن تنها بودن یا نبودنم چه فرقی میکنه

فکر اینکه دو ماه سحر تو خونه ای زندگی کنه که اون دیلاق پسرعموشم اونجاس باعث میشه تحریک شم ممنوع الخروجش کنم که نره

دست از پا خطا کنی اول اون دیلاقو شرحه شرحه میکنم بعد تورو عزیز دلم:)

هیچ

بهترین جا برای گوش دادن به موسیقی حمومه

آب تن و بدنتو میشوره موسیقی روحتو

بعد از شدت سبکی میتونی بری پرواز کنی

هیچ

یه حال کثافتی دارم که

دلم شمال می‌خواد

تنها باشم و هیچ الاغ افسار گسیخته ای ازم آویزون نباشه

من باشم و من

حالا شاید سحرو گزاشتم بیاد

هیچ

خواستم پیتزا درست کنم

میخواستم بزارمش تو فر

از دستم افتاد

آشپزخونه به گند کشیده شد

شام ندارم

اعصاب ندارم

هیچی ندارم

ای تف